فرار از زندان (به انگلیسی: Prison Break) یک مجموعه تلویزیونی درام آمریکایی میباشد که توسط پل شیورینگ ساخته شدهاست. این سریال از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ در قالب چهار فصل و توسط شبکه رسانهای فاکس پخش شد. داستان آن در مورد دو برادر است که یکی از آنها به خاطر جرمی که مرتکب نشده به مرگ محکوم شده و دیگری برای نجات برادر خود نقشهای استادانه میکشد. تهیهکنندگان این سریال شرکت آدلستین پاروز و تلویزیون قرن بیستم فاکس بودند. در کنار پل شیورینگ که خالق این اثر میباشد، مت اولمستد، کوین هوکس، مارتی آدلستین، دان پاروز، نیل اچ.موریتز و برت رتنر سازندگان اختصاصی این سریال میباشند. همچنین برت رتنر کارگردان اولین قسمت این مجموعه بود. موسیقی این سریال را رامین جوادی ساخت و در سال ۲۰۰۶، نامزد دریافت جایزه امی بهترین موسیقی متن شد.[۱]
فاکس ابتدا در سال ۲۰۰۳ به دلیل نگرانی از طولانی شدن این مجموعه، ساخت این سریال را قبول نکرد. به دنبال موفقیت سریالهای لاست و ۲۴، فاکس تصمیم گرفت تا کار تولید را در سال ۲۰۰۴ شروع کند. فصل اول سریال با نظر مثبت بینندگان روبهرو شد[۲] و نمرهٔ بالایی گرفت. قرار بود فصل اول ۱۳ قسمت داشته باشد، ولی با توجه به محبوبیت سریال، ۹ قسمت دیگر به آن اضافه شد. فرار از زندان در چندین جشنواره و در زمینههای مختلف نامزد دریافت جایزههای بسیاری شدهاست. در سال ۲۰۰۶، این مجموعه موفق به کسب جایزه بهترین سریال درام از نگاه مردم شد. در سال ۲۰۰۵، فرار از زندان جایزه جایزهٔ گلدن گلوب بهترین مجموعه تلویزیونی درام را ازآن خود کرد. هر چهار فصل این سریال بر روی دیویدی به بازار عرضه شدهاست، به علاوه این که فصل اول، سوم و فرار نهایی بر روی بلو-ری نیز به بازار آمدهاست.
در ژوئیه ۲۰۰۹، دو قسمت اضافی به نام فرار نهایی منتشر شد.
محتویات
[نهفتن]
- ۱ خلاصه داستان سریال
- ۱.۱ فصل اول
- ۱.۲ فصل دوم
- ۱.۳ فصل سوم
- ۱.۴ فصل چهارم
- ۲ بازیگران و نقشها
- ۳ تولید
- ۳.۱ طرح سریال
- ۳.۲ فیلمبرداری
- ۳.۳ موسیقی
- ۴ فرار از زندان در ایران
- ۴.۱ شبکه مجاز ویدئویی
- ۴.۲ دوبله
- ۴.۳ شبکه سوم
- ۴.۴ فارسی۱
- ۵ واکنشها
- ۵.۱ نمرهها و واکنش منتقدان
- ۵.۲ جوایز و نامزدیها
- ۵.۳ پشت پرده
|
خلاصه داستان سریال
نوشتار اصلی: فهرست قسمتهای فرار از زندان
فصل اول
نوشتار اصلی: فرار از زندان (فصل ۱)
فصل اول مربوط به نجات لینکلن باروز از زندان میباشد. وی به اتهام قتل برادر معاون رئیس جمهور ترنس استیدمن به مرگ محکوم شده، در حالی او واقعا این کار را انجام ندادهاست. او در زندان ایالتی فاکس ریور، منتظر فرا رسیدن روز اجرای حکمش میباشد. برادر او مایکل اسکافیلد که یک نابغه و مهندس سازه است، نقشهای برای فرار لینکلن طراحی میکند. مایکل دست به یک جرم میزند تا به زندان فاکس ریور برود. در زندان او برای راه پیدا کردن به درمانگاه، ادعا میکند که دیابت نوع ۱ دارد و با دکتر سارا تانکردی دوست میشود. همزمان وکیل و معشوقهٔ سابق لینکلن، یعنی ورونیکا داناوان که یک وکیل است، دوباره تحقیقاتش را شروع میکند تا بیگناهی لینکلن را اثبات کند. مشخص میشود که سازمان برای لینکلن پاپوش درست کردهاست. پدر لینکلن و مایکل سالها پیش برای سازمان کار میکرده و بعد از خروجش از سازمان علیه آنها کار میکند. به همین دلیل سازمان برای انتقام، این کار را کرده است. مایکل و لینکلن به همراه شش زندانی دیگر، فرناندو سوکره، تئودور بگول، بنجامین مایلس فرانکلین، جان آبروزی، توئینر و هیوایر در قسمت آخر این فصل، از زندان میگریزند.
فصل دوم
نوشتار اصلی: فرار از زندان (فصل ۲)
فصل دوم، هشت ساعت پس از فرار آغاز میشود. هشت فراری تقریباً از هم جدا شدهاند و هر کدام به دنبال اهداف خود میروند. براد بلیک که افسر نگهبان زندان بود، از کارش اخراج میشود و بعد از این به دنبال فراریها میرود تا با دستگیری آنها پولی به جیب بزند. چند نفر از این فراریها به دنبال گنج ۵ میلیون دلاری چارلز وستمورلند میروند که او آن را چندین سال پیش زیر خاک پنهان کردهاست.الکساندر ماهون مأمور افبیآی است که از طرف سازمان مأمور میشود تا مایکل و برادرش را که به دنبال سرنگونی رئیسجمهور فعلی (همان معاون رئیس جمهور و یکی از اعضای سازمان) هستند را متوقف سازد. همچنین سازمان، پدر سارا یعنی فرانک تانکردی که فرماندار شیکاگوست را به قتل میرساند. به دنبال این، سارا به مایکل و لینکلن میپیوندد تا با هم بر علیه رئیس جمهور کار کنند. پل کلرمن، از مأمورین سابق سازمان، به آنها میپیوندد. همچنین چندین نفر از فراریها دستگیر یا کشته میشوند. برادران به همراه سارا، تیبگ، بلیک و ماهون به پاناما میروند و در آنجا مایکل، تیبگ، بلیک و ماهون به زندان سونا میافتند.
فصل سوم
نوشتار اصلی: فرار از زندان (فصل ۳)
در فصل سوم، مایکل باید نقشهای برای فرار از زندان سونا طراحی کند. سازمان الجی (پسر لینکلن) و سارا را گروگان میگیرد و او را مجبور میکند تا جیمز ویسلر که یکی از اعضای سازمان است را از آن زندان فراری دهد. گرچن مورگان مأمور سازمان است که کارهای این دو برادر را دنبال میکند. سوکره نیز به پاناما میآید و در فرار به مایکل کمک میکند. به دلیل تأخیر در فرار، گرچن یک سر نشان لینکلن میدهد و ادعا میکند که او سارا را کشتهاست. مایکل با طراحی نقشهای زیرکانه چندین زندانی را که میخواهند فرار کنند را فریب میدهد و خودش به همراه ماهون، ویسلر و یک پسر نوجوان پانامایی از زندان میگریزند.همچنین سوکره بعد از فرار به دلیل همکاری با آنها به زندان سونا میافتد.
فصل چهارم
نوشتار اصلی: فرار از زندان (فصل ۴)
در فصل چهارم مشخص میشود که زندانیان سونا شورش کردهاند و سوکره به همراه تیبگ و بلیک از آنجا گریختهاند. همچنین مشخص میشود که سارا زندهاست. در این فصل دانالد سلف که یکی از مأموران امنیت ملی است به پیش مایکل و دوستانش میآید و میگوید که آنها با پیدا کردن دستگاهی به نام سیلا میتوانند سازمان را نابود کنند و آزادی خودشان را تضمین سازند. در طول این فصل مایکل و همراهانش به دنبال این دستگاه هستند و بلیک نیز در این راه، جان خود را از دست میدهد. در آخر آنها سیلا را به دست میآورند و رئیس و همه اعضای سازمان دستگیر میشوند. همچنین مشخص میشود مادر مایکل، کریستینا اسکافیلد زنده است و در طول این سالها برای سازمان کار میکرده. او میخواهد سیلا را از چنگ مایکل دربیاورد که در آخر توسط سارا کشته میشود.
در دو قسمت پایانی سریال پس از پیدا شدن سیلا و انحلال سازمان، مایکل و سارا با هم ازدواج میکنند و همه به رقص و پایکوبی مشغول میشوند تا این که پلیس سارا را به جرم قتل کریستینا اسکافیلد دستگیر میکند. مدرکی موجود نیست که قتل او دفاع از خود بوده و و به احتمال زیاد سارا محکوم خواهد شد. به همین علت مایکل نقشهای برای فراری دادن او از زندان میریزد و در هنگام اجرای این نقشه، مایکل کشته میشود. او آزمایشهای پزشکی خود را که نشان میدهد وی تا سه ماه بعد از آن بیشتر زنده نمیمانده را برای سارا کنار گذاشته بود تا او آنها را بخواند.
سکانس آخر این سریال، چهار سال بعد را نشان میدهد که سوکره، ماهون، لینکلن به همراه پسر و همسر جدیدش و سارا به همراه فرزندی که از مایکل به دنیا آورده، در پاناما زندگی میکنند. سارا نام فرزندش را نیز مایکل گذاشته. در سالروز مرگ مایکل، آنها به آرامگاه او میروند.
بازیگران و نقشها
دو قهرمان این داستان، مایکل اسکافیلد و لینکلن باروز، تنها شخصیتهایی هستند که در همهٔ قسمتهای این سریال حضور داشتهاند.[۳]
ردیف پشت، از سمت چپ به راست:آمائوری نولاسکو، رابرت نپر، وید ویلیامز
ردیف جلو از سمت چپ به راست:سارا وین کالیز، ونتورث میلر و مت اولمستد (سازنده اختصاصی سریال)
- ونتورث میلر در نقش مایکل اسکافیلد (فصل ۱–۴): مایکل برادر لینکلن است و قبل از این که به نجات برادرش بیاید، به عنوان یک مهندس سازه در یک شرکت کار میکند. سپس او نقشهای استادانه میکشد و برادرش از زندان بیرون میآورد.[۴] در مصاحبهای، پل شیورینگ اعلام کرده که برای این نقش از بسیاری آزمون گرفته [۵] و یک هفته قبل از شروع تولید، با ونتورثت میلر آشنا شده که میلر او را تحت تأثیر قرار دادهاست.[۶]
- دومینیک پرسل در نقش لینکلن باروز (فصل ۱–۴): لینکلن برادر مایکل اسکافیلد است که به اتهام قتل برادر معاون رئیس جمهور به مرگ محکوم میشود، در حالی واقعاً او این کار را انجام ندادهاست.[۷] پرسل سه روز قبل از شروع تولید برگزیده شد و آخرین بازیگری بود که به بازیگران اصلی سریال اضافه شد.[۵]
- رابین تونی در نقش ورونیکا داناوان(فصل ۱–۲): ورونیکا دوست دوران کودکی لینکلن و مایکل است. او وکیل لینکلن میشود و برای اثبات بیگناه بودن لینکلن تلاش میکند. او یکی از شخصیتهای اصلی فصل اول این مجموعه است.[۸]
- مارشال آلمن در نقش ال جی باروز (فصل ۱–۴): او پسر لینکلن باروز است و به دنبال ماجراهایی که برای پدرش پیش میآید، او نیز مجبور میشود از دست کسانی که به دنبال پدرش هستند، بگریزد.[۹]
- آمائوری نولاسکو در نقش فرناندو سوکره (فصل ۱–۴): سوکره و مایکل در زندان فاکس ریور همسلولی هستند و به دنبال، به دوستهایی صمیمی برای هم تبدیل میشوند. سوکره نیز به همراه مایکل از فاکس ریور فرار میکند و انگیزهٔ او برای این فرار، شروع یک زندگی جدید با نامزدش میباشد.[۱۰]
- رابرت نپر در نقش تئودور بگول (فصل ۱–۴): تیبگ یک منحرف جنسی و قاتلی بیرحم است و در هر چهار فصل حضور دارد. او برای رسیدن به هدف خود هر مانعی را از سر راه خود برمیدارد.[۱۱]
- پیتر استرمر در نقش جان آبروزی (فصل ۱–۲): او رییس مافیای شهر شیکاگو و به همین دلیل، در زندان فاکس ریور نفوذ بالایی دارد. او در عوض این که مایکل جای فیبوناچی (شخصی که آبروزی را لو داده) را به او بگوید، برای فرار به مایکل کمک میکند و با او نیز از زندان میگریزد. [۱۲]
- راکموند دانبار در نقش بنجامین مایلس فرانکلین (فصل ۱–۲ و ۴): او در فاکس ریور به نقشهٔ فرار مایکل پی میبرد و همراه مایکل از زندان فرار میکند.[۱۳]
- وید ویلیامز در نقش براد بلیک (فصل ۱–۴): او در فصل اول رییس نگهبانان زندان فاکس ریور است، در فصل دوم و بعد از فرار زندانیها از فاکس ریور اخراج میشود و او به دنبال فراریها میرود. در فصل بعد به همراه مایکل در سونا زندانی میشود و در فصل چهارم در پیدا کردن سیلا به مایکل و دوستانش کمک میکند و در این راه کشته میشد.[۱۴]
- سارا وین کالیز در نقش دکتر سارا تانکردی (فصل ۱–۲ و ۴): او در فصل اول دکتر زندان فاکس ریور است و به مایکل علاقهمند میشود. در ادامه به مایکل در فرارش از زندان کمک میکند و بعد از آن همراه مایکل میشود.[۱۵] کالیز نخستین بازیگر انتخاب شده برای این مجموعه بود.[۵]
ونتورث میلر در حال امضا دادن به هواداران در بورلی هیلز، کالیفرنیا
- پائول آدلستین در نقش پل کلرمن (فصل ۱–۲ و ۴): او در ابتدا عضو سازمان و کارمند معاون رییس جمهور است. ولی در ادامه به مایکل میپیوندد.[۱۶]
- ویلیام فیچنر در نقش الکساندر ماهون (فصل ۲–۴): او مأمور افبیآی است و در فصل دوم معرفی میشود. او به دنبال فراریهاست. در فصل سوم او به همراه مایکل به زندان سونا میافتد و در فصل چهارم به مایکل میپیوندد.[۱۷]
- کریس ونس در نقش جیمز ویسلر (فصل ۳–۴): او یکی از اعضای سازمان است و به دلیل قتل پسر شهردار در زندان سونا افتادهاست. سازمان مایکل را مجبور میکند که او را از زندان فراری دهد.[۱۸]
- رابرت ویسدم در نقش لچرو (فصل ۳): زندانی ارشد زندان سونا که میخواهد به همراه مایکل از سونا فرار کند، ولی مایکل او را فریب میدهد و او را جای میگذارد.[۱۹]
- دانای گارسیا در نقش سوفیا لوگو (فصل ۳–۴): او در ابتدا نامزد جیمز ویسلر است، ولی با او بههم میزند و در فصل چهارم مشخص میشود که او نامزد لینکلن شدهاست.[۲۰]
- جودی لین اویکیف در نقش گرچن مورگان (فصل ۳–۴): او ابتدا با نام سوزان معرفی میشود. او یکی از اعضای سازمان است و گرداننده فرار ویسلر از زندان سونا است.[۲۱]
- مایکل راپاپورت در نقش دانالد سلف (فصل ۴): عضو سازمان امنیت ملی که به دنبال نابودی سازمان است.[۲۲]
تولید
طرح سریال
ایدهٔ داستان فرار از زندان را تهیهکنندهای به نام دان پاروز به پل شیورینگ داد. او میخواست سریالی اکشن با داستانی بر این مبنا که مردی برای فراری دادن برادرش از زندان، خودش را به زندان میاندازد، بسازد. به نظر شیورینگ این ایدهٔ خوبی بود، ولی او فکر کرد که چرا باید کسی برادرش را از زندان فراری بدهد و به این ترتیب داستان محکومیت به ناحق شکل گرفت و شیورینگ کار کردن روی طرح و شخصیتهای سریال را شروع کرد. او در سال ۲۰۰۳، ایدهاش را به کمپانی فاکس ارائه داد، ولی فاکس، این ایده را رد کرد. او این ایده را به شبکههای دیگر نیز ارائه داد، ولی آنها هم نیز این طرح را رد کردند، زیرا تصور آنها این بود که این یک ایدهٔ مناسب برای یک فیلم سینمایی است تا یک سریال تلویزیونی.[۲۳] بعداً قرار شد تا فرار از زندان به صورت یک مینیسریال ۱۴ قسمتی ساخته بشود، امّا این امر محقق نشد. به دنبال موفقیت سریالهای لاست و ۲۴، فاکس در سال ۲۰۰۴ تصمیم گرفت تا تولید این سریال را شروع کند.[۲۴]
فیلمبرداری
سه فصل اول این سریال، بیرون از هالیوود فیلمبرداری شد. بیشتر بخشهای فصل یک، در اطراف شیکاگو فیلمبرداری شدهاست.[۲۵] زندان جولیت که در سال ۲۰۰۲ بسته شده بود، به عنوان مکان فیلمبرداری این سریال برگزیده شد. زندان فاکس ریور در واقع همان زندان جولیت است. دستاندرکاران این سریال، برخی از بخشهای زندان را برای ایجاد فضای بیشتر برای دوربین و بازیگران بازسازی کردند.[۲۶] سکانسهایی که خارج از زندان بود نیز در اطراف شیکاگو، ووداستاک و جولیت در ایلینوی فیلمبرداری شد. قسمتهایی از فیلمبرداری این سریال نیز در فرودگاه بینالمللی اوهیر شیکاگو و تورنتو انجام شد. فرار از زندان برای ضبط هر قسمت از این سریال در ایلینوی، ۲ میلیون دلار خرج کرد که باعث شد آنها مجموعاً در سال ۲۰۰۵، ۲۴ میلیون دلار هزینه کنند.[۲۵]
فیلمبرداری فصل دوم فرار از زندان، از ۱۵ ژوئن ۲۰۰۶ در دالاس، تگزاس شروع شد.[۲۷] لوکیشنهای این فصل در فاصله ۳۰ دقیقهای دالاس و در لیتل الم، دکاتور و مینرال ولز انتخاب شد. [۲۸] از بسیاری از این مکانها به جای شهرهای مختلف در آمریکا استفاده شد.[۲۹] انتظار میرفت که فیلمبرداری در تگزاس ۵۰ میلیون دلار هزینه داشته باشد.[۳۰] برای سه قسمت پایانی فصل دوم از شهر پنساکولای فوریدا به جای پاناما استفاده شد.[۳۱] هر قسمت فصل دوم این سریال ۸ روز زمان و ۱٫۴ میلیون دلار هزینه برد.[۳۲] فصل سوم در دالاس فیلمبرداری شد و هر قسمت سریال ۳ میلیون دلار خرج برداشت.[۳۳] سکانسهای مذاکرات لینکلن و گرچن برای فرار از زندان پاناما، در نزدیکی پاناما سیتی فیلمبرداری شد.[۳۴] لوکشین اصلی فصل چهارم سریال در لسآنجلس بود.[۳۵]
موسیقی
رامین جوادی آهنگساز سریال فرار از زندان است. در ۲۸ اوت سال ۲۰۰۷، ساندترک این سریال منتشر شد.[۳۶] به علاوه جوادی با همکاری فری کورستن، نسخه میکس شدهای از موسیقی متن فرار از زندان را در سال ۲۰۰۶ منتشر کردهاند.
شبکه تلویزیونی M6 فرانسه به جای تم آغازین اصلی سریال فرار از زندان، ترانهای از یک خواننده رپ به نام فف لاراج (به فرانسوی: Faf Larage) را پخش میکند، نام این ترانه «زمانی باقی نمانده» (به فرانسوی: Pas le temps) است.
در آلمان و بلژیک هم ترانهای شاخته شده به وسیله آزاد آزادپور و عادل تعویل و همچنین ترانهای با اجرای لکی، به نام آن سوی رنگینکمان (به انگلیسی: Over the Rainbow) پخش میشود.
فرار از زندان در ایران
فرار از زندان یکی از سریالهایی بود که در ایران بسیاری از مخاطبان آن را از بازار سیاه تهیه کردند.[۳۷] سرانجام این سریال یه صورت دوبله از طریق شبکهٔ رسمی ویدئو خانگی کشور، پخش شد.[۳۸]
شبکه مجاز ویدئویی
این سریال در اوایل سال ۸۸ به صورت دوبله شده و مجاز پخش و در اختیار مردم قرار گرفت که اولین تجربهٔ توزیع یک مجموعه تلویزیونی خارجی از شبکه ویدئو خانگی به شمار میرود. این مجموعه توسط دوبلورهای برجسته کشور دوبله شده است و هماکنون در فروشگاههای عرضه محصولات فرهنگی موجود است.[۳۸] همچنین برای فرار از زندان، یک نسخه رادیویی نیز به کارگردانی ایوب آقاخانی توسط رادیوی جمهوری اسلامی ایران تهیه شده است.[۳۷]
دوبله [ویرایش]
دوبله «فرار از زندان» به سرپرستی محمود قنبری انجام شد . اسامی دوبلورهای این سریال را در ذیل مشاهده میکنید[۳۹]:
نقش |
دوبلور |
مایکل اسکافیلد |
منوچهر والی زاده |
فرانکلین، پدر مایکل، سلف |
پرویز ربیعی |
بلیک، بروس |
علیرضا دیباج |
ال جی بارُز، توینر، مک گریدی |
حسین سرآبادنی |
ورُنیکا |
مینو غزنوی |
لینکلن بارُز |
محمود قنبری |
گرچن |
زهره شکوفنده |
ژنرال |
ناصر احمدی |
تی بگ، الکساندر ماهون |
تورج مهرزادیان |
پاتوشیک هیوایر، نیک ساروین، ویسلر |
بهروز علیمحمدی |
کلرمن |
امیر منوچهری |
معاون رئیس جمهور، فبیا لنگ |
شراره حضرتی |
فرناندو سوکره |
رضا آفتابی |
دکتر سارا تانکردی |
مهرخ افضلی |
رئیس زندان (پاپ هنری)، جان آبروزی، لچرو |
میثم نیکنام |
مادر مایکل |
کتایون اعظمی |
نقشهای فرعی گوناگون |
امیر حکیمی |
شبکه سوم
همزمان با دوبله شرکت جوانهٔ پویا، شبکه سوم سیما اقدام به دوبلهٔ قسمتهای ابتدایی آن کرد که پس از مدتی دوبله متوقف شد.[۳۷] در این دوبله که به سرپرستی عباس نباتی در حال انجام بود، نرگس فولادوند، علیرضا باشکندی، مریم رادپور و محمد عبادی به ترتیب دوبلُر نقشهای ورونیکا داناوان، مایکل اسکافیلد، سارا تانکردی و لینکلن باروز بودهاند.[۴۰]
فارسی۱
شبکه فارسی۱ نیز از اوایل خرداد ۱۳۸۹ پخش این سریال را با دوبله فارسی تهیه شده توسط شرکت جوانه پویا را آغاز کرد.[۴۱] لازم به ذکر است که نسخهای که در فارسی۱ پخش شد نسبت به نسخهی موجود در ایران، کمتر سانسور شده بود. آخرین قسمت این سریال در تاریخ ۶ اسفند ۸۹ از این شبکه پخش شد.[۴۱]
واکنشها
نمرهها و واکنش منتقدان
فصل |
زمان پخش |
زمان پخش |
رتبه |
میانگین بینندهها (به میلیون) |
۱ |
۲۰۰۵–۲۰۰۶ |
دوشنبهها ۹:۰۰ شب (۲۰۰۵)
دوشنبهها ۸:۰۰ شب (۲۰۰۶) |
#۵۵ |
۹٫۲ |
۲ |
۲۰۰۶–۲۰۰۷ |
دوشنبهها ۸:۰۰ شب |
#۵۱ |
۹٫۳ |
۳ |
۲۰۰۷–۲۰۰۸ |
دوشنبهها ۸:۰۰ شب |
#۷۳ |
۸٫۲ |
۴ |
۲۰۰۸–۲۰۰۹ |
دوشنبهها ۹:۰۰ شب (۲۰۰۸)
جمعهها ۸:۰۰ شب (۲۰۰۹) |
#۶۸ |
۶٫۱ |
فرار از زندان نمره ۸٫۷ از ۱۰ را در وبگاه بانگ اطلاعات اینترنتی فیلمها به دست آورد.[۴۲]
جوایز و نامزدیها [
نوشتار اصلی: فهرست جوایز و نامزدیهای سریال فرار از زندان
به دنبال موفقیت ۱۳ قسمت اول این سریال، فرار از زندان در سال ۲۰۰۵، نامزد دریافت جایزه بهترین سریال درام جوایز منتخب مردم شد و در ژانویه ۲۰۰۶ آن را برد. در شصت و سومین دورهٔ جوایز گلدن گلوب در سال ۲۰۰۶، ونتورث میلر نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر سریال درام مرد و این سریال نامزد دریافت جایزه بهترین سریال درام شد. در سال ۲۰۰۵ هم ونتورث میلر نامزد دریافت جایزه ساترن بهترین بازیگر مرد تلویزیون شد. در سال ۲۰۰۶، موسیقی سریال که توسط رامین جوادی ساخته شدهاست، برنده جایزه موسیقی برجسته جشنواره امی شد. در سال ۲۰۰۶، رابرت نپر نامزد دریافت عنوان بهترین بازیگر مکمل مرد در سری جوایز ماهوارهای شد.
پشت پرده
برای فیلمبرداری این مجموعه در محلهای مشخص شده و هزینه استفاده از آنها ۲ میلیون دلار برای هر قسمت خرج شده است و تصویر برداری، تدوین، نور پردازی و در مجموع جلوههای تصویری و صوتی در خور توجه هستند. بازیهای حساب شده و آگاهانه بازیگران پر تعداد و یا نامهای آشنا و بزرگ آنها و کارگردانی خوب دلیل تفاوت این مجموعه است. اما عامل مهمی که مجموعه فرار از زندان را به اثری درخور توجه تبدیل کرده است، داستان و ظرافتهای موجود در آن اثر است؛ مواردی مثل این که «مایکل» نقشه زندان را روی تمام بدن خود آن هم به شکل تصویری به طور کامل نامربوط خال کوبی کرده است، یا رابطه پیچیدهای که او با بعضی از زندانیان دارد، پیگیری بعضی از برنامههای آنها در خارج از زندان که پیشتر از ورود مایکل به زندان صورت گرفته است تا در زمان مناسب از آنها استفاده شود و در نهایت تقطیع نماهای فوقالعاده موفق و به جایی که از داخل به خارج از زندان و یا بالعکس صورت میگیرد، از محصور شدن دوربین در چارچوب زندان و افت ریتم اثر و به تبع آن خستگی بیننده جلوگیری میکند.
نظرات شما عزیزان:
النا 
ساعت16:06---23 مرداد 1391
اصلا خوب نبود
:: موضوعات مرتبط:
<-CategoryName->
:: برچسبها:
<-TagName->